سلام
من کیارشم! مامانی امروز درس داشت این شد که دیگه گفت این دفعه تو برو بنویس! ( حالا نمیگه از اول خودم باید می نوشتم!!! مگه وبلاگ من نیست؟! ) فکر می کنید راست نمیگم که خودم نوشتم؟! بیایید اینم مدرکش!!!
نمی دونم چرا هر وقت مامانی از من عکس می اندازه من این لباسو پوشیدم؟ مردم نمیگند من همین یک لباس را دارم؟
خوب امروز یک خبراییه! بله درست حدس زدید من 1 سال و 2 ماهم تموم شد!!! اما یک خبر دیگه هم هست! تولد مامانیه!!!!
تولدت مبارک مامانی جون
قرار شده مامانی تولد بگیره کادوهاشو بدهند به من! خوب مگه چیه؟! من کوچولو هستم دلم می سوزه خوب!!! ولی قرار شده مامانی صبر کنه تا بابایی بیاد و یک جشن کوچولو بگیریم!
مامانی این چند روز کم محل شده، همش میره تو اتاق درو می بنده یعنی داره درس می خونه!بعد من که میام پیشش تا تو درس هاکمکش کنم، دعوام می کنه! اِ خوب مگه چیه؟ فکر می کنه من بلد نیستم، خوب هم بلدم، اصلاً من آمدم به دنیا فوق لیسانسمو گرفته بودم، حالا هم منتظرم 7 سالم بشه برم دکترا امتحان بدهم!
دیروز آمدم برای مامانی مسائلشو حل کنم بعد میگه "وای خط خطی نکن" من خط خطی نکردم دارم جوابشو می نویسم! فقط چشم بصیرت می خواهد خط من!
جان من این خط خطیه؟
بعد میرم تو آشپزخانه کمک مامان جان تو درست کردن غذا کمک کنم مامان جان هم میگه وای قابلمه ها را نریز بیرون! بابا من می خوام کمکتون کنم! شیطونی کجا بود؟ قدر کمک هامو ندارند دیگه، حالا که می خوام کمک کنم نمی گذارند بعد که بزرگ شدم میگند چرا کمک نمی کنی؟؟؟؟
تازگی ها مامانی یک کارهای عجیبی می کنه من موندم! میاد کتاب می گذاره جلوی من میگه " کیارش ببین ای هاپوه! هاپ هاپ می کنه بگو هاپ" چی فکر کرده؟ فکر کرده من نمی فهمم؟ می خواهد منو گول بزنه؟ آخه چهار تا خط که هاپو نیست! هاپو دم داره، گوش پشمالو داره، دندون های تیز داره! بعد میگه "این پیشیه بگو میو" نه خیر من تا پیشی نیاد جلوم بشینه تو چشمم نگاه نکنه نمی گم "پیشی میو" دیگه اصرار نکن مامانی من گول نمی خورم!
2 روز پیش رفتیم پارک بعد من می خوام سنگ ریزه از زمین بردارم بخورم! یک دفعه داد میزنند "نننننه برنداری ها کثیفه" اِاِاِ خودتون چند روز پیش 3 تا سنگ ریزه خوشگل آبی و قرمز دادید بهم هی اصرار که کیارش بخور خوشمزه است! خوب منم خوردم خوشم آمد بازم می خوام دیگه!
نمی دونم چرا تازگی ها مامانی بی جنبه شده تا آهنگ می گذارند من میام یک قری بدم هی ذوق می کنه میگه نانای نای! بابا نانای نای چیه؟
این آهنگه! منم می بینم ممکنه من ادامه بدم کار دست خودشون بدهند دیگه ول می کنم!
خوب دیگه من دیگه برم! خسته شدم از بس پشت کامپیوتر نشستم! آخه نیست صندلیش یک کم کوتاهه! من هی خودمو باید بکشم بالا!
در آخر شما بگید من بهتر از مامانم نمی نویسم؟؟؟؟