سلام
کیارشم امروز دقیق 4 سال کامل گذشته! 4 سال از روزی که من برای اولین بار تو را دیدم! اون صورت بامزه کوچولو با موهای مشکی و مژه های فرخورده براق و چشم های گرد و معصوم که دل هر کسی را می برد! 4 سال از روزی انگشت های کوچولوتو برای اولین بار دور انگشت من حلقه زدی! 4 سال از اولین باری که هیکل ظریفت را در آغوش گرفتم! و 4 سال برای اولین باری که در این دنیا به اسم صدات زدم! کیارشم...
3 سال می گذره! 3 سال از زمانی که برات اولین تولد را گرفتیم و تو با اون دندون های موشی تازه ات و آبی که از دهانت سرازیر بود مدام لبخندهای شیرین می زدی! از روزی که یک شمع یک کوچک روی کیکت گذاشتیم و تو خودت نمی تونستی فوتش کنی و من و پدرت به کمکت آمدیم و سه نفری خاموشش کردیم!
2 سال می گذره! 2 سال از روزی که یک تولد بزرگ برات گرفتیم و تو یک لباس رسمی با کروات قرمز براق زده بودی و مثل یک آقای بزرگ با شخصیت از هر کسی که بهت کادو داده بود با اون زبون و لحن شیرینت که هنوز هم کامل نبود تشکر می کردی و می بوسیدیشون!
1 سال می گذره! 1 سال از روزی که تولدت را با دوست های وبلاگیت جشن گرفتی و سر فوت کردن شمعت با پرنیان و آندیا مسابقه گذاشتی بودی! 1 سال از روزی که صدای خنده هات دلم را شاد می کرد!
و امسال!!! امسال برات دوتا تولد گرفتیم و قراره امشب را در کنار ما و در خلوت سه نفریمون با هم جشن بگیریم! امشب می خواهیم به پاس 4 سال در کنار ما بودن دست های کوچولوتو بگیریم و در حالی که برامون بلبل زبونی می کنی و دل ما را غرق عشق و شعف کنی! می خواهیم تو را مهمان کنیم و تو مثل یک مرد با اون حس بزرگی مدام بهمون بگی که بزرگ شدی و خیلی کارها را خودت می کنی! می خواهیم باهات باشیم و خوش باشیم و ازت تشکر کنیم که به زندگی ما آمدی و با آمدنت به زندگیمون شادی بخشیدی!
عزیزکم ممنون به خاطر شادی و عشقی که تو این 4 سال به ما هدیه دادی! در واقع روز تولدت بزرگترین و ارزشمندترین هدیه را تو به من دادی! خودت و عشقت که به زندگیمون معنا بخشید!
کیارشم تولد 4 سالگیت مبارک
پیوست: می خواستم برای هر قسمت عکس تولد هر سالش را بگذارم ولی متاسفانه همش تو سی دی بود و این سی دی ها را نمی دونم تو خونه تکونی چی کارش کردم!!!! شرمنده! بازم شرمنده ام اگه پست کمی به هم ریخته است! هر کاری می کنم درست نمیشه!!!!