سلام
اول از همه از همه دوستان گلم که تولدم را یادشون بود و بهم اس ام اس دادند و یا همین جا بهم تبریک گفتن تشکر می کنم! به خدا خیلی خیلی شرمنده کردید! کلی جا خوردم!!! اصلا فکر نمی کردم یادتون باشه که واقعا عشق دنیا را کردم وقتی دیدم چه دوستان خوبی دارم که این همه به یادم هستند! روز 11 اردیبهشت تولد من بود و قدم به بیست و ششمین سال زندگیم گذاشتم! از خدای متعال ممنونم این همه لطف به من داشته که امسال در کنار عزیزانم تولد بگیرم و آرزومندم الطاف بیکرانش باز نصیبم بشه و سال های دیگر هم در کنار عزیزانم تولد بگیریم!!!! راستش همین طور که می دونید کیارش هم روز 11 اسفند به دنیا آمده در نتیجه روز تولد من دقیق 3 سال و 2 ماهه می شد! در نتیجه بعد 5-6 بار روشن کردن 6 تا شمع یکیش را هم برای رضای خدا من فوت نکردم و کیارش خان 5-6 باری 3 سال و 2 ماهگیشون را جشن گرفتند!!!! مرسی از کیارش و بابای مهربونش بابت تولد و کادوی قشنگشون! روز خیلی خیلی خوبی بود!
فرداش هم رفتیم پارک قیطریه و ناهار را اون جا خوردیم و بعدش کیارش کلی تو زمین بازیش بازی کرد و خیلی خیلی خوشش آمده بود از سرسره های زمین بازی قیطریه!
عشق مامان در تونل
سلام عزیز دلم
جیگر مامان عاشق جناب پلنگ صورتیه! یک بار که رفتیم شهروند بیهقی از دور چهره نام آشنای ایشون را تشخیص دادند و با اصرار بزرگترین سایز پلنگ صورتی را خریدند! اندازه خودشه! به عشق پلنگ صورتی این قدر پسر ماهی شده که نگو! براش درددل می کنه! با هم میشینند کارتون پلنگ صورتی می بینند! هر از گاهی هم یواشکی بو س بارونش می کنه! شب ها هم دست در دست هم می خوابند!
کیارش و پلنگ صورتی
عشق مامان خیلی تو کارهاش پیشرفت کرده! دیگه هر وقت دستشویی داشته باشه، خودش میره دستشویی و لباس هاش را در میاره و خودش کارش را می کنه و خودش را می شوره و میاد بیرون!!! البته الان فقط جیششو تنهایی و کاملا مستقل انجام میده، برای عملیات شماره دو در آخرین مرحله بنده حضور دارم!
تازگی ها هم خیلی خوب یاد گرفته شعرها را حفظ کنه! تو خیلی از کارهاش مثل نقاشی هم خیلی با دقت و حوصله جلو میره و براش وقت می گذاره! عاشق درست کردن پازل و بازی های فکریه! خیلی دلم می خواست فیلم یکی از شعرهاشو که خونده بگذارم ولی حیف غیر از tiny pic سایتی سراغ ندارم بشه فیلم آپلود کرد و اون سایت هم که برای خیلی ها فیل تره!
جمعه صبح با بابایی و کیارش رفتیم نمایشگاه کتاب! خیلی خیلی شلوغ بود! مخصوصا غرفه های کودکانش! ما فقط تونستیم سر غرفه انتشارات بنفشه و کانون پرورش فکری بریم که از اون جابرای کیارش یک بازی دومینو گرفتیم. این قدر دوستش داره که نگو و خیلی زود هم بازی باهاش را یاد گرفته!
خوب این عکس آخری هم از کیارش خلبان در پارک مشتاق اصفهان! راستش این پست یک کم هول هولیه چون از اصفهان ارسال میشه!!!! ما هنوز در سفریم! و ان شاا... جمعه برمی گردیم! از همین جا تولد بابایی مهربون کیارش را که 25 اردیبهشته را بهش تبریک میگم!!! بابایی خیلی دوستت داریم!
کیارش خلبان