نویسنده:مادر کیارش::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 7:35 عصر
سلام مدتیه آپ نکردم! نگرانم نشدید؟!؟!؟!؟ راستش کامپیوتر خونه خیلی بد به اینترنت وصل میشه! منطقه ما وضع خطوط افتضاحه! چند روز پیش با کلی مکافات یک عالمه چیز تایپیدم اما تا دکمه ارسال را زدم برق رفت!
ولی دلیل اصلیش یک چیز دیگه بود!!! اگه گفتید؟!؟!؟ رفته بودیم مسافرت!!! حالا اگه گفتید کجا؟!
جزیره زیبای کیش
جاتون خیلی خالی بود! هوا خوب و دریا صاف و آروم! خیلی به یک تغییر آب و هوا و سفر احتیاج داشتیم! کیارش که تو بازارها همش از این طرف به اون طرف می دوید و دنبال بچه های دیگه می رفت! چند بار در آستانه گم شدن و غش و ضعف و سکته قرارمون داد! از دریا و مخصوصاً شن ها خیلی خوشش آمده بود و همش می خواست بره تو آب! شب اول رفتیم ساحل و بعدش بولینگ، کیارش می خواست با توپ های بولینگ فوتبال بازی کنه!!!! روز بعدش هم رفتیم پارک دلفین ها، کیارش که کلی با دلفین ها و نمایششون عشق کرد و با هر آهنگی رقصید! روز آخر هم رفتیم ساحل کنار بازار مرجان و کلی از طبیعت و دریا لذت بردیم و کیارش یک کم دوچرخه سواری کرد! کیارش خیلی اجتماعیه همش دنبال بچه های دیگه و مامان هاشون راه میوفتاد! ولی تو فرودگاه یک دختر 20 ماهه بود که اون دنبال کیارش افتاده بود و همش می خواست بغلش کنه و ببوسدش! اما آخرش حسابی حالمون گرفته شد! پروازمون 3 ساعت تاخیر داشت و کیارش هم کلی کلافه شده بود و طفلکم تب کرد!
در آخر هم باید از دایی و زن دایی عزیز بابایی که این چند روز مهمونشون بودیم تشکر کنم! ممنون دایی و زن دایی جون