• وبلاگ : داستانهاي وروجك
  • يادداشت : سفرنامه مشهد
  • نظرات : 1 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام مامان وروجك خان

    خوشحالم به شهر ما اومدين . خوش به حالتون تو شب به اون قشنگي تو حرم بودين . منو خانومي اونروز رو بايد جشن مي گرفتيم (اگه وبمون رو خونده باشين متوجه مي شين) ولي خوب . قسمتمون نشد فعلا . بعدشم عزي دل من خيلي از من دوره و نبود كه ما هم بريم واسه زيارت . منم كه هنوز بعد از عملي كه داشتم يه كم مشكل دارمواسه رفتن به جاهايي كه بخواد طول بكشه . خوشحالم به شما و وروجك و آقاتون خوش گذشته . انشالله دفعه بهد حتما بهتون جاهاي قشنگ وديديني رو معرفي مي كنم بيشتر خوش بگذرونين .

    اما ماجراي آنيتا و آتيلاي ما . اينا هم جقله هاي ما هستن كه انشالله خدا بهمون ميده . اسماشونو خانوم گلم انتخاب كرده . واسمون دعا كنين . ممنون از لطفتون

    موفق باشين