سلام
خيلي جالب توصيف كرده بودي &وضع غذا خوردن منهم همينطوره ولي فكر كنم چون نمي فهيميم چي و چقدر مي خوريم چاق مي شيم &گاهي من يادم نمي ياد كه مثلا تونستم سالاد بخورم يا نه !!!
مامان باحوصله كيارش
سلام.خسته نباشي با اين همه كار روزانه و بچه داري . خيلي زيبا داستان يك روز رو با وروجكت نوشتي. اميدوارم هميشه كانون زندگيتون گرم و كيارش نمكيتون هم سرحال و شاد باشه
سلام عزيزم. لذت بردم از نوشته هات. ببينم حليم را چطوري درست مي كني.
ضمنا چند تا غذا كه بلدي درست كني رو به من بگو.
اين دكتره همون بذرافشانه. خيلي ناراحت شدم. ببوس گل پسر رو.
2 مارچ 12 اسفنده خانوم خانوما
چه جالب ايليا هم قرار بود 17 اسفند دنيا بياد اما دچار زايمان زودرس شدم
آخ آخچه بد سوتي دادم
خودم هم تا نوشتم رفتم توي آرشيوت فهميدم اشتب كردمولي خب بازم دو روز رو نوشته 1 روز(از رو نميرم كه)
كاش تو بارداريمون با هم آشنا شده بوديم... خيلي به دردمون مي خورد چون كاملا همزمان بوديم
اون بالا چه بامزه شده(روز شمار سن كيارش): 1 2 3 4
ولي عجيبه كيارش جون 5 روز از ايليا بزرگتره ولي توي اين روزشمارهاشون شده 1 روز ... چرا؟؟؟؟
بقيه اين پستت رو الان ديدم خانومي... واقعا متاسف شدم... دكتري كه در قبال انسانها و جون اونها احساس مسئوليت نكنه، لايق هيچ ارزش و احترامي نيست
سلام ممنونم از لطفتون
يه روز شاد و باحال يه پسر گل و مامان با حوصله اش ولي چرا دور از بابايي؟
در ضمن منم لينكتون مي كنم .
خيلي لذت بردم از خوندن اين پستتون. عالي بود. ايشالله هر روزتون اينجوري باشه. هم براي شما و هم براي همه مامانا. راستي اگه ممكنه دستور اين حليم خوشمزتونو به منم بدين. كيارش نازو ببوسين.